شاهزاده کوچولو و هاپوی خوشگل
عشق مامان عمرم نفسم دوردونه من بابایی برای اینکه ترسی از حیوانها نداشته باشی تو رو برد پیش سگ دایی رضا که ببینه چه عکس العملی نشون میدی و ترست بریزه پسر خوشگلم هم اصلا نترسید و دست میزد بهش و نازش میکرد البته آزمون نترس بودنت قبلا اثبات شده بود موقعی که بابایی برای عقیقه تو گوسفند خریده بود از اونم نترسیدی و بهش دست زدی آفرین به این پسر نترسم اینم عکس این هاپو نانازی اینم موقعی که بهش میگی دست بده دستشو میاره بالا دست میده اینم یه عکس خوشگل دیگه ...